نوشته شده توسط : MaryaM

 بوی غربت میدهم اما غریبه نیستم گرچه میدانم كه عمری در غریبی زیستم . 

مثل رودی بستر این خاك را طی كرده ام . تا بفهمم عاقبت در جستجوی چیستم .

در عبور از لحظه ها بر روی پای اشتیاق . لب شكست از خشكی اما همچنان می ایستم . 

دستهایت برگهای عمر سبزم را ربود .گرچه اینجا هستم اما در حقیقت نیستم .

ای فریماه شب تار یاریم كن تا بدانم سایه گمگشته ای از كیستم.....



:: موضوعات مرتبط: شعر و قطعات ادبي , ,
:: بازدید از این مطلب : 584
|
امتیاز مطلب : 672
|
تعداد امتیازدهندگان : 200
|
مجموع امتیاز : 200
تاریخ انتشار : 12 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 

روي تخته سنگي نوشته شده بود: اگر جواني عاشق شد چه کند؟ من هم زير آن نوشتم: بايد صبر کند. براي بار دوم که از آنجا گذر کردم زير نوشته ي من کسي نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بي حوصلگي نوشتم: بميرد بهتر است. براي بار سوم که از آنجا عبور مي کردم. انتظار داشتم زير نوشته من نوشته اي باشد. اما زير تخته سنگ جواني را مرده يافتم..


:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , داستان , ,
:: بازدید از این مطلب : 552
|
امتیاز مطلب : 657
|
تعداد امتیازدهندگان : 196
|
مجموع امتیاز : 196
تاریخ انتشار : 12 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 عشق یعنی...!

عشق یعنی مستی و دیوانگی

عشق یعنی با جهان بیگانگی

عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

عشق یعنی سجده با چشمان تر

عشق یعنی سر به دار آویختن

عشق یعنی اشک حسرت ریختن

عشق یعنی درجهان رسوا شدن

عشق یعنی سست و بی پروا شدن

عشق یعنی سوختن با ساختن 

عشق یعنی زندگی را باختن

**************

عشق یعنی...!


عشق یعنی انتظار و انتظار

عشق یعنی هرچه بینی عکس یار

عشق یعنی دیده بر در دوختن

عشق یعنی در فراغش سوختن

عشق یعنی لحظه های التهاب

عشق یعنی لحظه های ناب ناب

عشق یعنی با پرستو پر زدن

عشق یعنی آب بر آذر زدن

**************

عشق یعنی...!


عشق یعنی ,سوز نی , آه شبان

عشق یعنی معنی رنگین کمان

عشق یعنی شاعری دل سوخته

عشق یعنی آتشی افروخته

عشق یعنی با گلی گفتن سخن 

عشق یعنی خون لاله بر چمن

عشق یعنی شعله بر خرمن زدن

عشق یعنی رسم دل بر هم زدن

عشق یعنی یک تیمم,یک نماز

عشق یعنی عالمی راز و نیاز

**************

عشق یعنی...!

عشق یعنی چون محمد پا به راه

عشق یعنی همچویوسف قعر چاه

عشق یعنی بیستون کندن به دست

عشق یعنی زاهد اما بت پرست

عشق یعنی همچو من دریا شدن

عشق یعنی قطره و دریا شدن

عشق یعنی یک شقایق غرق خون

عشق یعنی درد و محنت در درون

عشق یعنی یک تبلور یک سرود

عشق یعنی یک سلام و یک درود



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 374
|
امتیاز مطلب : 633
|
تعداد امتیازدهندگان : 189
|
مجموع امتیاز : 189
تاریخ انتشار : 12 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 و خداوند عشق را آفرید

راستش تازگی ها این قدر از خدا فاصله گرفتم که کم کم خودم دارم ار روی خودم خجالت می کشم 

هر وقت تو آیینه به خودم نگاه می کنم می فهمم که چقدر نا شکرم 

به خاطره همین می خواهم این دفعه یه نیایش بنویسم یه دعا از ته قلب 

پس می نویسم از عشق 

رودها در جاری شدن و علف ها در سبز شدن معنی پیدا می کنند

کوه ها و قله ها و دریاها و موج ها زندگی پیدا می کنند

و انسان ها همه انسان ها با عشق 

فقط با عشق 

پس بار خدایا بر من رحم کن 

بر من که می دانم انسانم رحم کن

باشد که خانه ای نداشته باشم 

باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم 

باشد که دست و پایی نداشته باشم

اما نباشد 

هرگز نباشد که در قلبم عشق نباشد 

هرگز نباشد

هرگز 

آمین



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 584
|
امتیاز مطلب : 629
|
تعداد امتیازدهندگان : 187
|
مجموع امتیاز : 187
تاریخ انتشار : 12 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM
اون رفت...... خیلی راحت تر از اونی که فکرشو میکرد،

یادم میاد یه روز بهم گفت:بدون من میمیره، 

اما حالا.....

کو؟ کجاست؟ کو اونی که می گفت بدون من میمیره؟ 

میدونی چیه؟ دلم واسه خودم خیلی می سوزه، وقتی یادم 

میاد چه جوری حاضر بودم جونمو براش بدم،

حتی قطره های اشکمو ندید. همون اشکایی که هر موقع از 

چشمام جاری می شد ، می گفت: وقتی گریه می کنی و این 

اشکارو گونه هات می لغزه،انگار آسمون رو سرم خراب 

میشه ، اما چه آسون از کنار قطره قطره ی اشکام گذشت و 

هیچ اعتنایی نکرد. ولی حیف اشکام، آخه خودم اونو توی 

اشکام دیدم و میدونم اگه از چشمام بیفته دیگه نمی بینمش. 

پس اشکامو تو یه تنگ بلور پیش خودم نگه میدارم تا 

اگه شاید یه روزی برگشت اون تنگ بلور و نشونش بدم 

و بگم: بی انصاف ببین دونه به دونه ی این اشکارو 

واسه تو ریختم.واسه تویی که به قول خودت تحمل دیدن 

حتی یه قطره اش رو نداشتی.


:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 696
|
امتیاز مطلب : 634
|
تعداد امتیازدهندگان : 191
|
مجموع امتیاز : 191
تاریخ انتشار : 12 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 هر گاه از غرور آکنده باشی عشق ناپدید می شود




عشق در نیستی خانه دارد



همه انسانها عاشق به دنیا می آیند



تنها اندوهی که لذت بخش است اندوه عشق است



همه چیز بجز عشق نابیناست



عشق بزرگترین هدیه خداست



زبان قادر به حمل عشق نیست



عشق گلی بسیار ظریف و ******نده است



عشق یک اینه است



انسان بدون عشق تاریکی مطلق است



عشق رقص زندگیست



عشق رام شدنی نیست



هزگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق



زندگی رازیست برای عشق ورزیدن



عشق شرط نمی شناسد



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 625
|
تعداد امتیازدهندگان : 188
|
مجموع امتیاز : 188
تاریخ انتشار : 12 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 مضراب دل 


تو جا در عرش اعلا داری ای عشق

خبر از راز دلها داری ای عشق

تو پاکی مثل مریم مثل رویا

دلی همرنگ دریا داری ای عشق

تو با من مثل خون من عجینی

جوا بی بی معما داری ای عشق

تو تسکینی برای هر دل زار

دوای خستگیها داری ای عشق

دلم می سوزد از معنای انسان

تو زیبایی معنا داری ای عشق

بزرگی"بی نیازی"پرشکوهی

تو نور طور سینا داری ای عشق

بود نام تو مضراب دل من

تو نام بار الها داری ای عشق



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 690
|
امتیاز مطلب : 620
|
تعداد امتیازدهندگان : 188
|
مجموع امتیاز : 188
تاریخ انتشار : 12 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 در زمانهاي بسيار قديم وقتي هنوز پاي بشر به زمين نرسيده بود
، فضيلتها و تباهيها دور هم جمع شدند؛ خسته تر و کسل تر از هميشه!
ناگهان ذکاوت ايستاد و گفت بياييد يک بازي بکنيم مثلآ قايم باشک!
همه از اين پيشنهاد شاد شدند و ديوانگي فورا فرياد زد من چشم مي گذارم! و از آنجايي که هيچکس نمي خواست به دنبال ديوانگي بگردد همه قبول کردند او چشم بگذارد و به دنبال آنها بگردد!
ديوانگي جلوي درختي رفت و چشمهايش را بست و شروع کرد به شمردن: يک...دو...سه 
همه رفتند تا جايي پنهان شوند.
لطافت خود را به شاخ ماه آويزان کرد!
خيانت داخل انبوهي از زباله پنهان شد!
اصالت در ميان ابرها مخفي گشت!
هوس به مرکز زمين رفت.
دروغ گفت زير سنگي پنهان مي شوم اما به ته دريارفت!
طمع داخل کيسه اي که خودش دوخته بود پنهان شد!
و ديوانگي مشغول شمردن بود:
هفتادونه...هشتاد...هشتادويک
همه پنهان شده بودند به جز عشق که همواره مردد بود و نمي توانست تصميم بگيرد! و جاي تعجب نيست چون همه مي دانيم پنهان کردن عشق مشکل است!
در همين حال ديوانگي به پايان شمارش مي رسيد:
نودوپنج...نودوشش...نودوهفت...
هنگامي که ديوانگي به صد رسيد، عشق پريد و در يک بوته گل رز پنهان شد.
ديوانگي فرياد زد:
دارم ميام دارم ميام .
و اولين کسي را که پيدا کرد تنبلي بود! زيرا تنبلي تنبلي اش آمده بود که جايي پنهان شود!!
و لطافت رايافت که به شاخ ماه آويزان بود.
دروغ ته درياچه
هوس در مرکز زمين
...
يکي يکي همه را پيدا کرد.
به جز عشق!
او از يافتن عشق نااميد شده بود.
حسادت در گوشهايش زمزمه کرد :
تو بايد عشق را پيدا کني و او پشت بوته گل رز است!
ديوانگي شاخه اي چنگک مانند را از درختي کند و با شدت وهيجان زياد آن را در بوته گل رز فرو کردو دوباره و دوباره تا با صداي ناله اي متوقف شد.
عشق از پشت بوته بيرون آمد.با دستهايش صورت خود را پوشانده بود و از ميان انگشتانش قطرات خون بيرون مي زد. شاخه ها به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمي توانست جايي را ببيند.
اوکور شده بود!
ديوانگي گفت:
من چه کردم من چه کردم چگونه مي توانم تو را درمان کنم.
عشق جواب داد تو نمي تواني مرا درمان کني اما اگر مي خواهي کاري بکني راهنماي من شو!!!
و اينگونه است که از آن روز به بعد عشق کور است و ديوانگي همواره در کنار اوست



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 583
|
امتیاز مطلب : 623
|
تعداد امتیازدهندگان : 189
|
مجموع امتیاز : 189
تاریخ انتشار : 12 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

deborah.mihanblog.com



:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 625
|
تعداد امتیازدهندگان : 188
|
مجموع امتیاز : 188
تاریخ انتشار : 8 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

deborah.mihanblog.com



:: بازدید از این مطلب : 2466
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 8 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


امروز دلم هواي با تو بودن كرده چشمانم شوق نگاه تو را دارد
كاش ميتوانستم لحظه اي ببينمت و دوباره در درياي چشمانت غرق شوم
افسوس كه نميتوانم آنچه كه در دل دارم بيان كنم زبانم قاصر است و دستم
ناتوان از رسم احساسم آخر چگونه ثابت كنم دوستت دارم ؟ چه كنم ؟
تو بگو ...
چگونه ميتوانم از وراي سيمهاي فلزي از اين دنياي مجازي
احساسم را به تو نشان دهم ؟
كاش فرصتي به من ميدادي ؟
كاش چشمانم را ميديدي كه عشقم رافرياد ميزنند ...
تنهايي عذابم ميدهد خسته ام از تكرار زندگي
تورا ميخواهم كه تكيه گاهم باشي
از پا افتاده ام توان ايستادن ندارم .
گناه من چيست ؟ كه دوستت دارم ميخواهم با تو باشم و در تو ذوب شوم .
بغضي گلويم راميفشارد گوشه خلوتي ميجويم تا رهايش كنم
غرورم نميگذارد اينجا گريه سر دهم
تنها تو ميتواني اشكهايم راببيني اشكي كه از چشمه قلب دردمندم جاري است
نازنينم :
باورم كن میخواهم با تو جان بگیرم ... میخواهم با تو زندگی کنم ...
دستانم دستان تو را ميجويند و اگر يكي شوند دنياي تازه اي ميسازند
از جنس عشق
ميشود دوباره فرهاد وشيريني ساخت ميتوان ليلي و مجنون بود
اگر چشمانت ياري ام كنند ...
كاش كلمات جان داشتند و ميتوانستند احساس مرا فرياد بزنند تا باورم كني
میدانم که باورم میكني و ميدانم كه دور نيست پيوند دستهايمان
به اميد آن روز. ....



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 503
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 8 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


گفتم : می مانم تا ابد
تا هر زمان که تو بخواهی
گفتی : می دانم
گفتم : چشمانت را در بهترين نقطه دلم قاب کرده ام برای هميشه هر گوشه دلم
را که می بينم تو هم آن جايی .
گفتی : می دانم
گفتم : برای من از تو دوست داشتنی تر وجود ندارد
باز هم گفتی می دانم .
امروز چندمين روز است که تو رفته ای و من هيچ گاه اين را نمی دانستم
که تو برای من به ياد من و دوست دار من نيستی
باز هم می گويم : منتظرت می مانم شايد فقط شايد روزی برگردی....



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 510
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 8 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

deborah.mihanblog.com


ادامه عكس ها در ادامه ي مطلب



:: بازدید از این مطلب : 691
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : 8 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM



:: بازدید از این مطلب : 369
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 8 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

بقيه عكس ها در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 599
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 8 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 

                    


معلم پرسيد عشق چند بخشه؟ زود دستم رو بالا گرفتم گفتم: يك بخش. اما از وقتي كه تو رو شناختم فهميدم عشق 3 بخشه: عطش ديدن تو.....شوق با تو بودن.....و اندوه بي تو بودن

 
 


 
 
 
امروز دلم خيلي گرفته خيلي خيلي گرفته بابا منم آدمم مگه يه آدم چقدر ميتونه تحمل كنه خدا كجاس چرا صدامو نميشنوه ؟ دارم ديوونه ميشم خسته شدم از اين دنيا كي تموم ميشه؟ كي اين دنياي لعنتي تموم ميشه ؟ تا كي بايد الكي خودمو بزنم به خوشي و تو تنهايي خودم بشينم زار زار گريه كنم كم آوردم بدجوري كم آوردم كجا رو اشتباه كردم كه خدا داره اينجوري تلافي ميكنه؟چقدر صبر كنم؟ تا كي؟ كي تموم ميشه؟جرم من عشقه حكمشم يه عمر زجر مگه من گناه كردم؟دلم ميخواد برم نميدونم كجا ولي دلم ميخواد برم يه جايي كه تنها باشم تنهاي تنها خسته شدم
 

عاشقی گناهه چون زندگی آدم و می گیره...!!! چون آدمو به دره نیستی میندازه...!!!چون آدم وقتی عاشق میشه حتی خدا رو هم فراموش می کنه....!!!عاشقی گناهه چون به خاطر معشوقت خیلی کارها رو می کنی که گناه داره ولی تو به خاطر این که معشوقت از دستت راضی باشه با این که می دونی اون کار گناه داره ولی بازم انجامش میدی...عاشقی گناهه چون...!!!



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 466
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


 

خدا رو میخوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام

خدا رو میخوام نه واسه مشکل و حل غصه هام
خدا رو دوست نه واسه جهنم و بهشت
خدا رو دوست دارم ولی نه واسه زیبا و زشت
خدا رو میخوام نه واسه سکه و سکو یا مقام
خدا رو میخوام که فقط تو رو نگه داره برام
خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن و یادم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشقا رو خیلی دوست داره
خدا رو دوست دارم چون عاشقو تنها نمیزاره

خدا رو دوست دارم وخدا رو میخوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام

خدا رو میخوام نه واسه مشکل و حل غصه هام
خدا رو دوست نه واسه جهنم و بهشت
خدا رو دوست دارم ولی نه واسه زیبا و زشت
خدا رو میخوام نه واسه خودم که باشم یا برم
خدا رو میخوام نه واسه روزای تلخ اخرم
خدا رو میخوام نه واسه سکه و سکو یا مقام
خدا رو میخوام که فقط تو رو نگه داره برام
خدا رو دوست دارم واسه اینکه تو رو بهم داده
خدا رو دوست دارم چون عاشق بودن و یادم داده
خدا رو دوست دارم اخه همیشه لبخند میزنه
خدا رو دوست دارم واسه اینکه من و تو با همیم
خدا رو دوست دارم که میدونه ما عاشق همیمسه اینکه حواسش با منه
خدا رو دوست دارم اخه همیشه لبخند میزنه
خدا رو دوست دارم واسه اینکه من و تو با همیم

خدا رو دوست دارم که میدونه ما عاشق همیم 




:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 498
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 

بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند / قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است

بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند / تارموی توست اما ریشه ی عمر من است . . .

.

.

.

اس ام اس بوسه ، اس ام اس بوس ، sms boos radsms.com

امیدوارم تو خونه پماد سوختگی داشته باشی چون برات یه بوس داغ فرستادم !


.

.

.

اس ام اس بوسه ، اس ام اس بوس ، sms boos radsms.com

ببخشید ، میشه یه بوس بندازی !؟

” کانون بوس ندیده ها ! “


یه عالمه اس ام اس با موضوع بوسه درادامه مطلب

 



:: موضوعات مرتبط: اس ام اس , ,
:: بازدید از این مطلب : 493
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 

من تموم قصه هام قصه ی توست



اگه غمگینه، اگه غمگینه اون از قصه ی توست



یه دفه مثل یه آهو توی صحراها رمیدی



بس که چشم تو قشنگ بود گله ی گرگ و ندیدی



دل نبود توی دلم



تو رو گرگا نبینن



اونا با دندون تیز



به کمینت نشینن



الهی من فدای تو



چیکار کنم برای تو



اگه تو این بیابونا خاری بره به پای تو

یه دفه مثل پرنده قفس عشقو شکستی



پر زدی تو آسمونا رفتی اون دورا نشستی



دل نبود توی دلم



گم نشی تو کوچه باغا



غروبا که تاریکه



نریزن سرت کلاغا



نخوره سنگی به بالت پرت نشه فکر و خیالت



من تموم قصه هام قصه ی توست



اگه غمگینه اون از قصه ی توست



یه دفه مثل یه گل، رفتی تو دست خزون



سیل و بارون و تگرگ میومد از آسمون



بردم تو گلخونه



که نریزه رو سرت



که یه وقت خیس نشه



یخ کنه بال و پرت



نشکنی زیر تگرگ



نریزه از تو یه برگ



من تموم قصه هام قصه ی توست



یه دفه مثل یه شمع داشتی خاموش میشدی



آره پروانه شدم که پرام سوخته شه



که آتیش دل تو به دلم دوخته شه



که بسوزه پر و بالم



که راحت بشه خیالم



دارم از تو می نویسم



تو که غم داره نگات



اگه دوست داشتی بگو، تا بازم بگم برات



اینقده می گم تا خسته شم



با عشق تو شکسته شم



من تموم قصه هام غصه ی توست




:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 548
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 

 

 

 

 

 

..دلم تنگ است...



...نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی...



...پریشان حالم و بی تاب می گریم



و قلبم بی امان محتاج مهر توست...



...نمی دانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من...



...به دنبال تو همچون کودکی هستم



و معصومانه می جویم پناه شانه هایت را



که شاید اندکی آرام گیرد دل...



...دلم تنگ است...



...و تنهایم و تنهایی به لب می آورد جانم...



...بیا تا با تو گویم از هیاهوی غریب دل که بی پروا...



...تلنگر می زند بر من و می گوید به من نزدیک نزدیکی...



...به دنبال تو می گردم به سویت پیش می آیم...



...چه شیرین است پر از احساس یک خوشبختی نابم...



...پر از امید سبز خواب دیدارم



و می خوام که نامت رو به لوح سینه بنگارم...



...و نجوایی کنم در دل و گویم تا ابد :



......من دوســـــــــتت دارم......

 

 

 




:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 515
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

محاكمه عشق

 

جلسه محاکمه عشق بود و عقل که قاضی این جلسه بود، عشق را محکوم به تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی کرد. قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند. قلب شروع کرد به طرفداری از عشق، آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن او را داشتی؟ ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی؟ و شما پاها که همیشه آماده رفتن به سویش بودید حالا چرا این چنین با او مخالفید؟

همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند. تنها عقل وقلب درجلسه ماندند. 

عقل گفت: دیدی ای قلب؟ همه از عشق بیزارند ولی من متحیرم با وجودی که عشق از همه بیشتر تو را آزرده چرا هنوز از او حمایت می کنی؟

 

قلب نالید و گفتمن بدون عشق دیگر نخواهم بود و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار می کند و فقط با عشق می توانم یک قلب واقعی باشم، پس من همیشه از عشق حمایت ميكنم

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 233
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

 

خدايا....!!!!

 

 

 

دیشب خدا به خوابم آمد و حالم را پرسید



گفتم : ای بدک نیستم !



پرسید: چه چیزی را خیلی دوست داری؟



گفتم: بپرس چه کسی را



گفت: چه کسی را؟



گفتم ...



گفتم: خودت خوب میدانی، از تو میخواهم که او را به من برسانی



لبخند ملیحی زد و گفت: تلاشم را میکنم تو هم تلاشت را بکن



میخواست برود که پرسیدم : تو چه چیزی را خیلی دوست داری؟



گفت دوست دارم که گاه به یادم باشی؟



پرسیدم: چرا؟



گفت: چون من همیشه به یاد تو هستم



و او رفت و من گاه زمزمه میکنم : خدایا ... !
 




:: موضوعات مرتبط: شعر و قطعات ادبي , ,
:: بازدید از این مطلب : 311
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


سوال امتحانی غضنفر !
۱۲۴۰۰۰ پیغمبر را نام برده و توضیح دهید !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
*۱۴۱*تست عشق# !
انتقال اعتبار انجام شد
مبلغ: ۲ تا بوس آبدار
کارمزد: ۱ بغل محکم
موجودی جدید : یه عشق شگفت انگیز !
اس ام اس خنده دار شهریور 89

دانشمندان تشخیص دادن علت ۹۹ درصد از بی وفایی ها
بی شارژیه !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
چنگال چیست !؟
وسیله ای بلاتکلیف بر سر سفره غضنفر اینا !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
حیف نان خیلی چاق بوده
جلو دوستاش می ره رو ترازو ، واسه اینکه ضایع نشه شکمش رو می ده تو !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
به سیاوش قمیشی میگن صبحونه چی میخوری !؟
میگه : عسل بانون . عسل بی نون . عسل کیک !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
تنهای اول ! ، هیچکس همراه نیست !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
مرسی خوبم ، شما خوبی !؟
چه عجب یادی از ما کردی !؟
طرح شرمنده سازی دوستان !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
دوست عزیز ، به علت مشغله زیاد از سر کار گذاشتن شما معذوریم !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
هر وقت غضنفر بهت زل زد ، نپرس چته !
چون چ و س ی د – ه !
میخواد ببینه فهمیدی یا نه !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
چه کسی می خواهد
من و تو ما نشویم؟
خاک بر سرش !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
به حیف نون میگن اصول دین رو نام ببر میگه :
توحید، نبوت ، امامت ، ونک ، رسالت !
اس ام اس خنده دار شهریور 89
حیف نون داشته تو خیابون به یه دختر نگاه می کرده !
یکی بهش میگه مگه تو خواهر و مادر نداری !؟
میگه چرا ، ولی به این خوشگلی نیستن!
اس ام اس خنده دار شهریور 89
مبانی کامپیوتر:
آن بخش از یک سیستم را که میتوان با چکش خرد کرد ، سختافزار !
و آن قسمت را که فقط میتوان به آن فحش داد، نرمافزار میگویند!
اس ام اس خنده دار شهریور 89
یه روز ۴۰ تا کله رو با ۴۰ تا پاچه میندازن تو دیگ
از حیف نون می پرسن از کجا بدونیم کدوم پاچه مال کدوم کله است؟
حیف نون میگه :
زیر پاهارو قلقلک میدیم، هر کله ای که خندید می فهمیم مال اون پاچه است!



:: موضوعات مرتبط: اس ام اس , ,
:: بازدید از این مطلب : 258
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا برجاست

سلام بر روي ماه تو عزيز دل سلام از ماست

تو يك روياي كوتاهي دعاي هر سحر گاهي

شدم خواب عشقت چون مرا اينگونه ميخواهي

من ان خاموش خاموشم كه با شادي نمي جوشم

ندارم هيچ گناهي جز كه از تو چشم نمي پوشم

دو غم در شكل اوازي شكوه اوج پروازي

نداري هيچ گناهي جز كه بر من دل نمي بازي

مرا ديوانه مي خواهي ز خود بي گانه ميخواهي

مرا دل باخته چون مجنون ز من افسانه مي خواهي

شدم بيگانه با هستي ز خود بي خودتر از مستي

نگاهم كن نگاهم كن شدم هر انچه ميخواستي

بكش اي دل شهامت كن مرا از غصه راحت كن

شدم انگشت نماي خلق مرا تو درس عبرت كن

نكن حرف مرا باور نيابي از من عاشق تر

نميترسم من از اقرار گذشت اب از سرم ديگر

سلام اي كهنه عشق من كه ياد تو چه پا بر جاست



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 283
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


قبر مرا نيم متر کمتر عميق کنيد تا پنجاه سانت به خدا نزديکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشتهاي مرا به رايگان در اختيار اداره انگشتنگاري قرار دهيد.
به پزشک قانوني بگوييد روح مرا کالبدشکافي کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاري کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب يا گاز از داخل گور اينجانب کيدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذاريد تا هنگام دلتنگي، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسايي مرا لاي کفنم بگذاريد، شايد آنجا هم نياز باشد!
مواظب باشيد به تابوت من آگهي تبليغاتي نچسبانند.
روي تابوت و کفن من بنويسيد: اين عاقبت کسي است که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنيد!
کساني که زير تابوت مرا ميگيرند، بايد هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهيد.
گواهينامه رانندگيم را به يک آدم مستحق بدهيد، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنيد تا همه به گريه بيفتند.
از اينکه نميتوانم در مجلس ختم خودم حضوريابم قبلا پوزش ميطلبم.
به مرده شوي بگوييد مرا با چوبک بشويد چون به صابون و پودر حساسيت دارم.
چون تمام آرزوهايم را به گور ميبرم، سعي کنيد قبر مرا بزرگ بسازيد که جاي جسدم باش .



:: موضوعات مرتبط: شعر و قطعات ادبي , ,
:: بازدید از این مطلب : 415
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

بی قرارم ، واسه چشمات ، اون نگاهی که به یک دنیا می ارزه
میخوام از تو ، بنویسم ، اما اسمت که میاد دستم می لرزه
چیکه چیکه آب شدم من ، وقتی گفتی نمیخام با تو بمونم
حال تنها ، یه پریشون ؛ خیلی وقته که دیگه بی هم زبونم

***

***
دل من باز گریست ، قلب من باز ترك خورد و شكست ، باز هنگام سفر بود
و من از چشمانت می خواندم
كه به آسانی از این شهر سفر خواهی كرد ، و از این عشق گذر خواهی كرد
و نخواهی فهمید ...
بی تو این باغ پر از پاییز است! ...

روزگاري رفت و من در هر زمان آزمودم رنج غربت را بسي
درد « غربت » ميگدازد روح را ؛ جز غريب اين را نميداند كسي
هست غربت گونه گون در روزگار ، محنت غربت بسي مرگ آور است
از هزاران غربت اندوه خيز
غربت بي همزباني بدتر است



من دلم تنگ کسیست که به دلتنگی من می خندد

باور عشق برایش سخت است ...

ای خدا باز به یاری نسیم سحری

می شود آیا باز دل به دل نازک من بربندد ...



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 356
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


متولدین فروردین(سنگ تولد: الماس)

آنها عاشق مردمان صمیمی، آزادی خندیدن به لطیفه های بامزه و فیلم های ترسناک هستند و از سخن چینی، دوستان موذی و دروغ و دروغگویی بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان، در رهبری کردن یک گروه، محدود کردن خود به مقررات و تصمیم گیری های سخت بهترین هستند و همچنین افرادی حساس و سراسر شور زندگی هستند.

متولدین اردیبهشت(سنگ تولد: زمرد سبز)


آنها عاشق غذاهای خوشمزه، لباسهای شیک، پیامهای متفتوت، طبیعت و آرام خندیدن هستند و از کسانی که خود را به دیگران تحمیل می کنند، موسیقی های گوشخراش و عجله کردن بیزارند.
براساس سنگ تولدشان، در خلق اثار زیبا، آشپزی، هنر و باغبانی بهترین هستند و نیاز دارند که بدانند دیگران آنها را دوست دارند. چندان اهل خودنمایی نیستند، اما دوست دارند مورد توجه فرار گرفته و از آنها تعریف شود.

متولدین خرداد(سنگ تولد: مروارید)


آنها عاشق بحث و گفتگو های جالب، فیلم های تخیلی، رفتن به مکان های تازه، آشنا شدن با افراد جدید و اولین نفر در پیروی از مد هستند و از اینکه به آنها بگویی چه کاری را انجام دهند و چه کاری را انجام ندهند و از افرادی که ساعتها نشسته و هیچ حرف جالبی برای گفتن ندارند، بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان در جفت و جور کردن و سازماندهی میهمانی ها، ارائه ایده های درخشان برای پروژه های تحت نظر خود و انجام دادن چند کار به طور همزمان استادند.

متولدین تیر(سنگ تولد: یاقوت سرخ)


آنها عاشق گذران وقت در منزل، اجتماعات خانوادگی و گوش دادن به موسیقی های آرام هستند و از فیلمهای اکشن، افراد عصبی که همیشه در حال داد زدن هستند، همچنین کنار گذاشته شدن توسط افرادی که دوستشان دارند، بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان، در انجام دادن کارهایی که باعث می شود دیگران راجع به خود احساس خوبی داشته باشند، گوش دادن به حرف دیگران و سنگ صبورشان شدن و نیز فداکاری و محبت به دوستان بهترین هستند.

متولدین مرداد(سنگ تولد: عقیق رنگارنگ)


آنها عاشق رنگهای سرد و در مرکز توجه قرار داشتن هستند و از شبهای بلن و خسته کننده، بیکار نشستن و مورد توجه قرار نگرفتن در جمع بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان، این افراد در نشان دادن بهترین وضعیت خود در میهمانی ها و جمع های دوستانه استادند و نیاز دارن تا برای تمام کارهای خوبی که انجام می دند مورد توجه قرار گیرند.

متولدین شهریور(سنگ تولد: یاقوت کبود)


آنها عاشق توجه کردن به جزئیات، حل مسائل بسیار مشکل و انجامم دادن کارها در زمان خودش هستند و از افراد گیج و تنبل، گفتگو های بی معنا و دوستانی که نمی توانند حتی برای بیرون رفتن و قهوه خوردن تصمیم بگیرند ، بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان، این افراد در سازمان دهی مناسب طرحها و پروژه ها و به انجام رساندن کارها در مهلت تعیین شده و حاضر و آماده بودن در مواقع ضروری استادند.

متولدین مهر(سنگ تولد: عین الشمس "زرد کبود")


این افراد عاشق آرایش و پیرایش ظاهری، اسباب بازی های دوران بچگی، چیزهای رمانتیک و شمع هستند و از تنها بودن بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان، در حل کردن مشکلات دوستان با دیدن هر دو جنبه قضیه و پر کردن محیط اطراف خود از چیزهای قشنگ بهترین هستند. . تا عمق یک دوستی پیش می روند و از اینکه بین دو دوست روزی شکراب شود بشدت بیزارند.

متولدین آبان(سنگ تولد: یاقوت زرد)


آنها عاشق داستان های پلیسی و مرموز و شمع روشن کردن بر سر سفره ی شام هستند! و از افرادی که با آنها
رقابت می کنند، راز های درونشان را آشکار می سازد و سوالات آنها، افراد را در معذوریت پاسخگویی قرار
می دهد، بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان این افراد در خوشحال کردن خود با موضوعات کوچک- زمانی که یک ناراحتی پیش
می آید- و به خرج دادن شجاعت کافی برای یافتن چیزهای نو و جدید بهترین هستند.

متولدین آذر(سنگ تولد: فیروزه)


آنها عاشق رفتن به خارج از کشور، فیلم های کمدی و فراگیری مهارتهای جدید هستند و از کارهای عادی و
روزمره زندگی و غذاهای یکنواخت بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان در پیروزی در بحثها و لبخند زدن استادند و روحیه ای تسخیر ناپذیر دارند. عاشق
مسافرت و حادثه های نهفته در آن هستند. فردی درستکار و صادق بوده، و حرفهایشان را رک و راست و
بدون واهمه از دیگران بیان می کنند.

متولدین دی(سنگ تولد: لعل)


آنها عاشق داشتن هدفی مشخص در زندگی و رسیدن به آن، نظم و ترتیب و رسیدن به آینده ای روشن با تلاش
بسیار هستند و از افراد تنبل که مسوولیت پذیر نیستند و تصمیم های خود را در آخرین لحظه تغییر می دهند،
بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان در شناخت بهترین خصیصه ها در دیگر افراد و کمک کردن به دبگران برای رسیدن
به آرزوهایشان بهترین هستند و بر این باورند که داشتن هدفی مشخص در زندگی می تواند آنها را به ارزوها
و امیالشان برساند.


متولدین بهمن(سنگ تولد: یاقوت ارغوانی)


آنها عاشق مشارکت در ارائه ایده های جدید و تلاش برای رسیدن به هدفی والا هستند و از ماندن در یک جا،
سوءاستفاده از حیوانات و آلودگی سیاره ای که در آن زندگی می کنند، بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان در ساختن چیزهای جدید و ارائه ایده های نو برای ساختن دنیایی بهتر، بهترین هستند.

متولدین اسفند(سنگ تولد: حجرالدم "یشم خطایی")


آنها عاشق فیلم های ترسناک و کمدی، غروب زیبای خورشید، آتش درست کردن و جشن های بزرگ مثل
کریسمس هستند و از قسم خوردن های زیاد و افرادی که همیشه سعی می کنند با دروغ خود را خوب جلوه
دهند، بیزارند.
بر اساس سنگ تولدشان در تصمیم گیری با قلب خود و نه با عقل خود، در یافتن نکات منفی دیگران و اصلاح
آنها استادند

 



:: موضوعات مرتبط: فال و طالع بینی , ,
:: بازدید از این مطلب : 462
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

یادم باشد...
یادم باشد حرفی نزنم که دلی بلرزد ، قلبی بشکند.خطی ننویسم که آزار دهد کسی را.
یاد باشد که همه دل و احساس دارند و تنها دل ما دل نیست.

یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر و محبت ندهم ، دورنگی را با کمتر از صداقت جواب ندهم.

یادم باشد به دوستانم خیانت نکنم ، راز آنها را پیش دیگران فاش نکنم و در غیبت آنها جز به نیکی سخنی نگویم ، زیرا من باید به مفهوم مطلق انسان باشم.

یادم باشد بین افراد نفاق نیفکنم چون در مقابل وجدانم مسئولم

یادم باشد همیشه دست محبت را پیش بیاورم ، آخر انسان تشنۀ محبت است.

یادم باشد با تمام وجود مهرم را ، عشقم را ابراز کنم به آنان که منتظر محبت من هستند.

امید به زندگی را در دل تمامی انسانهایی که با آنها ارتباط دارم تقویت کنم.

دوست بدارم تا دوستم بدارند ، محبت کنم تا محبت ببینم.

آن زمان است که همچون پروانه دورم خواهند گشت و مرا دوست خواهند داشت.

یادم باشد که باید در برابر فریادها سکوت کنم و برای سیاهی نور بپاشم و مرهمی برای دل های شکسته باشم.

یادم باشد از چشمه در خروش بگیرم و از آسمان پاک زیستن را.

یادم باشد راست بگویم و از راستی نترسم و به دوستانم دروغ نگویم.

یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام...نه برای تکرار اشتباهات گذشتگان و گذشتۀ خود.

یادم باشد زندگی را دوست داشته باشم.

یادم باشد که انسان هستم پس انسان بمانم.



:: موضوعات مرتبط: شعر و قطعات ادبي , ,
:: بازدید از این مطلب : 326
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


یک رستوران معروف به «آدم خوارها» در برلین در وب سایت خود اعلام کرد که برای راه.اندازی منوی غذاهایش نیاز به قسمت.هایی از بدن انسان دارد.

به گزارش ایسنا، در گزارش رسانه.های دولتی آلمان آمده است که محل این رستوران هنوز مشخص نشده است، اما صاحبان آن در وب سایت خود از تمامی کسانی که خواهان عضویت در این رستوران هستند، درخواست کردند تا با پر کردن فرم مخصوص اعضای بدنشان را هر چه باشد، اهدا کنند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی تلگراف، این رستوران به شدت مورد انتقاد دولت این کشور قرار گرفته است، اما صاحبان این رستوران در بیانیه.ای در وب سایت خود یادآور شدند که این محل را برای دوستداران آدم خواری که منتصب به قبیله برزیلی «واری کاکا» است، راه.اندازی می.کنند.

«میشاییل براون» نایب رییس حزب دموکرات مسیحی برلین در مصاحبه.ای با روزنامه. «بیلد» خاطرنشان کرد: من تاکنون پیام.های الکترونیکی فراوانی در رابطه با این رستوران عجیب دریافت کردم. ابتدا تصور می.کردم که این موضوع یک شوخی است، اما این محل یک منطقه نفرین شده است.

وی افزود: البته آدم خواری در برلین تاریخچه.ای طولانی دارد؛ به طوری که در سال 2006 میلادی یک مرد ساکن این شهر با کشتن دوست خود به صورت داوطلبانه از بدن او برای ماه.ها برای خود غذا تهیه می.کرد تا این که دستگیر شده و به حبس ابد محکوم شد.
icon41



:: موضوعات مرتبط: اخبار و تازه ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 310
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


1-دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست ندارند جای دختر ها باشند

2-اگر یه دختر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده!

3-یه دختر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه خودکشی میکنه اما یه پسر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو میکشه

4-یه پسر اگر 3 تا مشکل غیر قابل حل داشته یه هفته افسرده میشه بعد با 3 تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که 3 تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!!

5-دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره!

6-دخترا می خوان سر پسرا کلاس بزارن اما در نهایت سر خودشون کلاه میره ولی پسرا می خوان سر هر موجود زنده ای که میبینن کلاه بزارن و در نهایت موفق میشن

7-اگر به یه دختر بگی دوست دارم فکر میکنه تو چقدر خوبی و عاشقت میشه اما اگر به یه پسر بگی دوست دارم فکر میکنه تو چقدر بی جنبه و جوات هستی دست به هر کاری میزنه تا از شرت خلاص شه!

8-نقطه قوت پسرا چشماشونه اما نقطه قوت دخترا چشم و گوش ابرو و دماغ و دهن و .........هست.

9-دخترا با اینکه بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت میکنن اما خیلی بیشتر از پسرا تصادف میکنن و در هر تصادف رد پای یک دختر به چشم می خوره.

10-دخترا فکر می کنن بهترین راه برای بهترین راه برای داشتن یک رابطه خوب و مداوم صداقت و راستگویی هستش ولی پسرا مطمئن هستند بهترین راه دروغگویی و گرفتن سوتی از طرف مقابله!

11-دختر ها از درس و مدرسه بیزارند ولی پسر ها از درس و مدرسه فراری هستند!

12- پسر ها به هم حسودی نمی کنن اما دخترا به هم حسودی می کنن.

13-اگر برادرتون دوست دختر داشته باشه شما سعی می کنید با اون دختر آشنا بشید ولی اگر خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورید! که هم پسره و هم خواهرتون رو سر به نیست کنید.

14-دختر ها زیر بار حرف زور میرن اما پسر ها خودشون حرف زور میزنن

15-دخترا زندگی مشترک رو در عشق و صفا و صمیمیت می بینن ولی پسر ها در غذا و و خواب و تخت خواب(نکته:منظور از تخت خواب عملیات قبل از خواب می باشد=عملیات فتح المبین به قول آقای مصطفی تیفوسی)

16-اگر یک دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمیزنه اما پسر ها در یک جمع فقط سوتی میدن!

17-یک دختر اگر 24 ساعت با دوست پسرش صحبت نکنه افسرده میشه اما یک پسر اگر 24 ساعت با دوست دخترش صحبت نکنه با اون یکی دوست دخترش صحبت میکنه.

18-پسر ها میدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین ازش متنفرن ولی دختر ها نمیدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین طرفدارشن!

19-یک دختر اگر با دوست پسرش به هم بزنه دیگه با هیچ پسری دوست نمیشه اما یه پسر اگر با دوست دخترش به هم بزنه با 3-4 تا دختر دیگه دوست میشه!

20-یک دختر اگر توی خیابون پسری ازش بپرسه ساعت چنده میگه:ساعت 7.اما یه پسر اگر یه دختر ازش ساعت بپرسه میگه :ساعت 7 و 2 دقیقه و 24 ثانیه,اینم شماره تلفن من ..... سر ساعت 9 منتظر تماستم!

21-اگر یه دختر به یه پسر نگاه کنه , پسره فکر می کنه که خیلی خوش تیپه ولی اگر یه پسر به یه دختر نگاه کنه دختره فکر میکنه که پسره چقدر بی چشم و رو هستش!

22-دختر ترشیده میشه اما پسر نه!!!!

23- بعد از خوندن این مطلب پسرا اول 2 دقیقه فکر میکنن تا مفهوم مطلب رو بفهمند و چون بعد از دو دقیقه نمی فهمند می زنن زیر خنده و میگن خیلی باهال بود اما دخترا بعد از خوندن این مطلب 2 ساعت حرص می خورن و فکر میکنن به شخصیت دخترای ایرونی توهین شده و در نهایت چون مفهوم این مطلب رو نفهمیدن به نویسنده اش میل میزنن و فحش میدن!!!
Click the image to open in full size.



:: موضوعات مرتبط: طنز , ,
:: بازدید از این مطلب : 355
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

يه روز بهم گفت: «مي‌خوام باهات دوست باشم؛

آخه مي‌دوني؟ من اينجا خيلي تنهام». بهش لبخند زدم

و گفتم: «آره مي‌دونم. فكر خوبيه.من هم خيلی

تنهام». يه روز ديگه بهم گفت: «مي‌خوام تا ابد

باهات بمونم؛ آخه مي‌دوني؟ من اينجا خيلي تنهام».

بهش لبخند زدم و گفتم: «آره مي‌دونم. فكر خوبيه.من

هم خيلي تنهام». يه روز ديگه گفت: «مي‌خوام برم يه

جاي دور، جايي كه هيچ مزاحمي نباشه. بعد كه همه

چيز روبراه شد تو هم بيا. آخه مي‌دوني؟ من اينجا

خيلي تنهام». بهش لبخند زدم و گفتم: «آره مي‌دونم.

فكر خوبيه. من هم خيلي تنهام». يه روز تو نامه‌ش

نوشت: «من اينجا يه دوست پيدا كردم. آخه مي‌دوني؟

من اينجا خيلي تنهام». براش يه لبخند كشيدم و

زيرش نوشتم: «آره مي‌دونم. فكر خوبيه.من هم خيلی

تنهام». يه روز يه نامه نوشت و توش نوشت: «من

قراره اينجا با اين دوستم تا ابد زندگي كنم. آخه

مي‌دوني؟ من اينجا خيلي تنهام». براش يه لبخند

كشيدم و زيرش نوشتم: «آره مي‌دونم. فكر خوبيه.

من هم خيلي تنهام».

حالا ديگه اون تنها نيست و من از اين بابت خيلی

خوشحالم و چيزی که بيشتر خوشحالم می کنه اينه که

نمی دونه من هنوز هم خيلي تنهام

Click the image to open in full size.Click the image to open in full size.Click the image to open in full size.



:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
:: بازدید از این مطلب : 494
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM


رنگ هاله ي شما به حال شما بستگي دارد ( تست خودشناسي )

به سئوالات زير با دقت پاسخ دهيد .
1- كدام گزاره را انتخاب مي كنيد ؟
الف : اختصاص كانون توجهات به خود ( امتياز : 0 ) ب: بودن عضوي از يك گروه ( امتياز : 1 )
2- بيشتر :
الف : براي شور و نشاط اهميت قائليد ( امتياز : 0 ) ب: براي خشنودي و رضايت خاطر اهميت قائليد ( امتياز : 1 )
3- خود را فردي :
الف : جذاب و احساساتي در نظر مي گيريد ( امتياز : 0 ) ب : عاقل و منطقي و هوشيار در نظر مي گيريد ( امتياز : 1 )
4- اگر به مدت يك هفته در كلبه وآلونكي پرت و دور افتاده محبوس شويد و نتوانيد با كسي ارتباط بر قرار نماييد شما :
الف : به مرز جنون مي رسيد ( امتياز : 0 ) ب: آرامش خاطرپيدا مي كنيد و از سكوت ، دنجي و خلوت حاكم بر آنجا نهايت استفاده را مي بريد ( امتياز : 1)
5- ترجيح ميدهيد :
الف : دوستان متعدد و زيادي داشته باشيد و شخصيت حقيقي آنها اهميت چنداني برايتان ندارد . ( امتياز : 0 ) ب : دوستان اندك ولي خيلي خوب و قابل اعتمادي داشته باشيد . ( امتياز : 1 )
6- خود را بيشتر :
فردي جاه طلب و بلند پرواز تلقي مي كنيد ( امتياز : 0 ) ب : فردي مهربان و رئوف تلقي مي كنيد ( امتياز : 1 )
7- معمولا :
الف : در بحث و مشاجره ها شركت مي كنيد تا مهارتها و قابليتهايتان را به همه ثابت كنيد و بيشتر اوقات پيروزي را از آن خود مي كنيد ( امتياز : 0 ) ب: تا جاي ممكن از درگير شدن از هر گونه بحث و مشاجره اي پرهيز مي كنيد ( امتياز : 1 )
8- فردي ، رازي را ، مرتبط با يكي از صميمي ترين و عزيزترين دوستانتان در ميان مي گذارد . شما :
الف : آن راز را در دل حفظ كرده و بهيچ وجه بر ملا نمي كنيد . ( امتياز : 0 ) ب : فورا آنرا با دوستان در ميان مي گذاريد ( امتياز :1 )
9- شما بيشتر اوقات :
الف : مي كوشيد تا با مدهاي زود گذر روز سازگار و منطبق باشيد ( امتياز : 0 ) ب: دنبال مدهاي روز نيستيد و مي كوشيد تا از جديدترين اطلاعات علمي روز مطلع شويد . ( امتياز : 1 )
10
برخورداري از مفري خلاقانه و ابتكاري براي شما :
الف : اهميت چنداني ندارد ( امتياز : 0 ) ب : بسيار مهم و حياتي است ( امتياز : 1 )
11- بيشتر خود را با كدام عنصر ، هماهنگ و سازگار ميدانيد .؟
الف : آب ( امتياز : 3) ب : آتش ( امتياز : 1) ج : هوا ( امتياز : 0 ) د : شب ( امتياز : 2)
12
در موقعيتهاي زير چه احساسي به شما دست ميدهد ؟
الف : در يك روز سرد ، گرمتان ميشود ( امتياز : 2 ) ب : در يك روز گرم ، سردتان ميشود ( امتياز : 1) ج : معمولا در هيچ موقعيتي احساس خاصي به شما دست نميدهد ( امتياز : 0 )
13
اعضاي نزديك خانواده تان شما را :
الف : مستقل ، آزاده ، خود مختار و سرسخت قلمداد مي كنند ( امتياز : 0 ) ب : خوش برخورد ، خوشرو و اجتماعي قلمداد ميكنند ( امتياز : 1)
14
شما :
الف : گاه و بيگاه هوس فعاليتهاي جسماني وورزشي به دلتان راه پيدا مي كند ( امتياز : 0 ) ب : عاشق پويايي و فعاليت هستيد ( امتياز : 1)
15
فشار هر گونه تعهد و مسئوليت :
الف : باعث آرامش و تمركزتان ميشود ( امتياز : 0 ) ب : باعث اضطراب ، نگراني و بي قراريتان ميشود ( امتياز : 1 )

نتائج :
امتياز بين صفر تا 3
هاله شما به رنگ نارنجي است . به اين معنا كه فردي خاص ، رود رنج ، تند مزاج ، بيقرار ، مضطرب ، نگران وخودخور هستيد . رنگ مورد علاقتان ارغواني يا بنفش است .
امتياز بين 4 تا 7
هاله شما به رنگ قرمز است . به اين معنا كه فردي گرم ، پرشور ، اجتماعي ، جاه طلب ، خودمحور ، سر سخت ، عجول و احساساتي هستيد رنگ مورد علاقه تان زرد يا قهوه ايست .
امتياز بين 8 تا 11
هاله شما به رنگ زرد است . به اين معنا كه فردي حواس پرت ، دير باور، شكاك ، تا حدي بد بين ، تكرو ، ساده و نكته سنج هستيد . رنگ مورد علاقه تان يشمي يا زيتوني است .
امتياز بين 12 تا 15
هاله شما به رنگ آبي است . به اين معنا كه فردي صلح طلب ، صبور ، خويشتن دار ، خونگرم ، زود جوش ، معاشرتي ، با ايمان و خوش بين هستيد . رنگ مورد علاقه تان خاكستري يا سرمه ايست .
امتياز بين 16 تا ....
هاله شما به رنگ سبز است . به اين معنا كه فردي آسانگير ، شكيبا ، صميمي ، يكرنگ ، صادق ، وفادار ، حامي ، باگذشت ومسامحه كار هستيد . رنگ مورد علاقه تان كرم يا استخواني يا سفيد است



:: موضوعات مرتبط: روانشناسي , ,
:: بازدید از این مطلب : 457
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : MaryaM

در آنجا بر فراز قله کوه

دو پایم خسته از رنج دویدن

به خود گفتم که در این اوج دیگر

صدایم را خدا خواهد شنیدن

به سوی ابرها ی تیره پر زد

نگاه روشن امید وارم

ز دل فریاد کردم کای خداوند

من او را دوست دارم ، دوست دارم

صدایم رفت تا اعماق ظلمت

به هم زد خواب شوم اختران را

غبار آ لوده و بیتاب کوبید

در زرین قصر آسمان را

ملائک با هزاران دست کوچک

کلون سخت سنگین را کشیدند

زتوفان صدای بی شکیبم

به خود لرزیده در ابری خزیدند

خدا در خواب رویا بار خود بود

به زیر پلکها پنهان نگاهش

صدایم رفت و با اندوه نالید

میان پرده های خوابگاهش

صدا صد بار نومیدانه بر خاست

که عاصی گرددو بر وی بتازد

صدا می خواست تا با پنجه خشم

حریر خواب او را پاره سازد

صدا فریاد می زد از سر درد

به هم کی ریزد این خواب طلایی؟

من اینجا تشنه یک جرعه مهرم

تو آنجا خفته بر تخت خدایی

مگر چندان تواند ا وج گیرد

صدایی دردمند و محنت آلود ؟

چو صبح تازه از ره باز آمد

صدایم از صدا دیگر تهی بود

ولی اینجا به سوی آسمانهاست

هنوزم این دیده امید وارم

خدایا این صدا را می شناسی ؟

من او را دوست دارم دوست دارم



:: موضوعات مرتبط: شعر و قطعات ادبي , ,
:: بازدید از این مطلب : 454
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()